کد مطلب:314920 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:182

من بدهم از کی بگیرم
در اهواز هیئتی است به نام عزاداران بوشهری های مقیم اهواز كه سابقا در خیابان فردوسی مسجد حاج رضا عزاداری می كردند. و حال همان هیئت در مسجد ارشاد واقع در خیابان امانیه كه مسجد بسیار زیبا مدرن انجام وظیفه می كنند در محرم سال 1350 شمسی آقای ندیمی كه تمام مخارج عزاداری زیر نظر ایشان و وجوه بدست ایشان می رسد آمد و گفت: امسال وضع مالی هیئت خوب نیست شاید نتوانیم پخت و پز كنیم. هیئت بسیار نگران شدند. خدایا چه كنم؟ مردی بود در شركت نفت كارمند بود كه صلاح نیست نامی از ایشان ببرم او را صدا زدند كه فلانی مقدار سی هزار تومان به ما پول قرض بده تا انشاء الله جمع آوری شود به تو بدهم. گفت: من پول ندارم. بعد از اصرار زیاد توسط شخص دیگر گفت: اگر بدهم از بگیرم. خلاصه پول نداد آقایان هیئت امناء بسیار چه بكنیم یك وقت آقای در نشان كه خدایش او را مرحمت كند با دلی پر سوز گفت: یا اباعبدالله الحسین ترا به جان برادرت قمر بنی هاشم نگذارید امسال ما جلوی مردم خجالت



[ صفحه 473]



زده شویم و آشپزخانه شما بدون غذا باشد. نمی دانم چند ساعت بعد بنده رفتم در مسجد دیدم مقدار زیادی برنج و گوسفند و شكر و زعفران آورده اند همه چیز برای پخت آماده بود. روز عاشورا تمام شد هیئت هر كدام رفتند سر كار خود. آقایی كه پول نداد مرد. بعدها فهمیدیم كه فلانی پول سود می داده آنهایی كه از او پول ربا گرفته بودند وقتی فهمیدند كه فلانی مرد تمام پول های او را خوردند و به ورثه او ندادند.